همه چیز از همه جا

دانستنیهای علمی و ...

همه چیز از همه جا

دانستنیهای علمی و ...

اولین موشک چگونه پرتاب شد؟

 استفاده از باروت:باروت در قرن نهم به وسیله چینی ها اختراع شد.خاصیت انفجاری این ماده باعث شد که انسان از آن به عنوان سلاح جنگی و نیز اولین سلاح پرتاب جنگی که شبیه موشک کنونی بود استفاده کند.

در سال 1903 یک ریاضی دان روسی به نام "کنستانتین تسیولکوفسکی"اولین نظریه مربوط به فضانوردی را ارائه داد.اولین موشک در سال1926 به وسیله"روبرت هاچینگز گودارد در ایالت ماسا چوست آمریکا به هوا پرتاب شد که با سوخت بنزین و اکسیژن مایع کار میکرد و در مدت 5/2 ثانیه 13 متر از زمین بلند شد وسپس به طرف زمین برگشت و در 56 متری محل صعود فرود آمد.

در این موشک دو محفظه برای بنزین و اکسیژن وجود داشت.دود حاصل سوخت این دو موشک را به جلو میراند.

تفکر خلاقانه

یک شرکت بزرگ قصد استخدام تنها یک را داشت. بدین منظور آزمونی برگزار کرد که تنها یک پرسش داشت.پرسش این بود: شما در یک طوفانی سرد حال رانندگی از خیابانی هستید. از جلوی یک ایستگاه اتوبوس در حال عبورکردن هستید. سه نفر ایستگاه منتظر اتوبوس هستند. یک پیرزن حال مرگ است. یک پزشک که قبلا جان شما را نجاتداده و یک نفر که در رویاهایتان خیال ازدواج با او را دارید. شما می توانید یکی از این سه نفر را برای سوار نمودن انتخابکنید. کدامیک را انتخاب خواهید کرد؟ دلیل خود را بطور کامل شرح دهید.

قاعدتا این آزمون نمی تواند نوعی تست شخصیت باشد زیرا هر پاسخی دلیل خاص خودش را دارد.

پیرزن در حال مرگ است، شما باید ابتدا او را نجات دهید هر چند او خیلی پیر است و به هر حال خواهد مرد. شما باید پزشک را سوارکنید. زیرا قبلا او جان شما را نجات داده و این فرصتی است که می توانید جبران کنید. اما شاید هم بتوانید بعدا جبران کنید. شما بایدشخص مورد علاقه تان را سوار کنید زیرا اگر این فرصت را از دست دهید ممکن است هرگز قادر نباشید مثل او را پیدا کنید.

از دویست نفری که در این آزمون شرکت کردند، تنها شخصی که استخدام شد دلیلی برای پاسخ خود نداد. او نوشته بودسوئیچ ماشین را به پزشک می دهم تا پیرزن را به بیمارستان برساند و خودم به همراه همسر رویاهایم زیر باران منتظر

اتوبوس می مانیم.پاسخی زیبا و سرشار از متانتی که ارائه شد گویای بهترین پاسخ است و مسلما همه می پذیرند که پاسخ فوق بهترین پاسخ است اما هیچکس در ابتدا به این پاسخ فکر نمی کند. چرا؟ زیرا ما هرگز نمی خواهیم داشته ها و مزیت های خودمان را (ماشین) (قدرت) (موقعیت) از دست بدهیم. اگر قادر باشیم خودخواهی ها،محدودیت ها و مزیت های خود را از خود دور کرده یا ببخشیم گاهی اوقات می توانیم چیزهای بهتری بدست بیاوریم.

تحلیل فوق را می توانیم در یک چارچوب علمی تر نیز شرح دهیم:

در انواع رویکردهای تفکر، یکی از انواع تفکر خلاق، تفکر جانبی است که در مقابل تفکر عمودی یا سنتی قرار می گیرد. در تفکر سنتیفرد عمدتا از منطق، در چارچوب مفروضات و محدودیت های محیطی خود، استفاده می کند و قادر نمی گردد از زوایای دیگر، محیط واوضاع اطراف خود را تحلیل کند. تفکر جانبی سعی می کند به افراد یاد دهد که در تفکر و حل مسائل، سنت شکنی کرده، مفروضات ومحدودیت ها را کنار گذاشته و از زوایای دیگری و با ابزاری به غیر از منطق عددی و حسابی به مسائل نگاه کنند. در تحلیل فوق اشارهشد اگر قادر باشیم مزیت های خود را ببخشیم می توانیم چیزهای بهتری بدست بیاوریم. شاید خیلی از پاسخ دهندگان به این پرسش، قلبا رضایت داشته باشند که ماشین خود را ببخشند تا همسر رویاهای خود را به دست آورند. بنابراین چه چیزی باعث می شود نتوانند آن پاسخ خاص را ارائه کنند. دلیل آن این است که به صورت جانبی تفکر نمی کنند. یعنی محدودیت ها و مفروضات معمول را کنار نمی گذارند.اکثریت شرکت کنندگان خود را در این چارچوب می بینند که باید یک نفر را سوار کنند و از این زاویه که می توانند خود راننده نبوده و بیرون ماشین باشند، درباره پاسخ فکر نکرده اند.